*
عصمت صفوی*
*
پژوهش ، گردآوری و ویرایش : آنسه
*
***
عصمت صفوی متولد سال 1281 در تهران است . نام اصلی او «عصمت السادات صفوی گلپایگانی» ست . او فارغ التحصیل کلاس های بازیگری علی دریابیگی و نیز فارغ التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران بود.ر
*
در سال 1316 بازی در تئاتر را با نمایش سالومه آغاز کرد. این نمایش در محل سابق سیرک تهران به روی صحنه رفت. و در ادامه ی فعالیت تئاتری اش ، در گروه تئاتر ملی فعالیت می کرد.ر
*
پرویز خطیبی در کتاب خاطرات هنرمندان در مورد «عصمت صفوی» می نویسد:ر
*
در باره ی «عصمت صفوی» باید بگویم که زنی بود با سواد ، صمیمی ، مهربان و با شخصیت که دوره ی اول هنرستان هنرپیشگی را تمام کرده بود و در سازمان برنامه کار می کرد و پُست نسبتن مهمی داشت.ر
*
از همان روزهای اول که تئاتر کوچک تهران در باغ «سهم الدوله» افتتاح شد ، خانم صفوی که هنرپیشه ای توانا بود به فروش بلیت در گیشه ی تئاتر پرداخت و من و او هر روز سر ساعت چهار بعد از ظهر با هم برخورد می کردیم و او با اصرار فراوان از من می خواست که مطالب و مقالاتی را که برای درج در روزنامه ها می نویسم در اختیارش بگذارم که تایپ کند.ر
*
عصمت صفوی از اولین برنامه ی رادیویی با من همکاری صمیمانه داشت . بعدها که در برنامه ی کارگران ، هفته ای یک بار نمایشنامه اجرا می کردیم ، عصمت صفوی با آن که در سازمان برنامه ، گرفتاری های زیادی داشت اما هر بار به بهانه ای مرخصی می گرفت و به محل فرستنده ی رادیو می آمد.ر
*
تهیه کننده و مسئول برنامه ی کارگران ، عبدالله عاطفی بود که نزدیک ظهر جلوی در سازمان برنامه می ایستاد و عصمت صفوی را سوار می کرد. یک روز که صفوی اوضاع را ناجور دیده بود و می دانست با آن همه کار ، هرگز رئیس، با یکی دوساعت مرخصی او موافقت نخواهد کرد ، خودش را به دندان درد زد. خوشبختانه این حیله ، کارگر افتاد اما در مراجعت به اداره ، آقای رئیس با لحنی محصوص از او پرسید : خُب خانم! دندانسازی خوش گذشت ؟
*
و بعد اضافه کرد که : نمی دانم چرا من صدای شما را از رادیو شنیدم. شاید هم کسانی هستند که صدای شان با شما شباهت دارد. عصمت صفوی این خاطره را شخصن در رادیو ایران تعریف کرد و گفت که برای شرکت در نمایشنامه های رادیویی که به طور زنده و بدون نوار اجرا می شد ، هزاران بهانه و دلیل تراشیده است.ر
*
عصمت صفوی به واقع عاشق تئاتر بود ، در نمایشنامه هایی چون : روباه ها ، خاقان می رقصد ، نادر شاه ، بلبل سرگشته ، آغا محمد خان قاجار و چوب به دست های ورزیل شرکت کرد و از سال 1330 به سینما رفت.ر
*
بازی او چه روی صحنه و چه بر پرده ی سینما، طبیعی ، منطقی و جالب بود. اولین فیلم او غریبه بود و بعد راز درخت سنجد و غریبه و مه و بالاخره فیلم گاو با عزت الله انتظامی.ر
عصمت صفوی متولد سال 1281 در تهران است . نام اصلی او «عصمت السادات صفوی گلپایگانی» ست . او فارغ التحصیل کلاس های بازیگری علی دریابیگی و نیز فارغ التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران بود.ر
*
در سال 1316 بازی در تئاتر را با نمایش سالومه آغاز کرد. این نمایش در محل سابق سیرک تهران به روی صحنه رفت. و در ادامه ی فعالیت تئاتری اش ، در گروه تئاتر ملی فعالیت می کرد.ر
*
پرویز خطیبی در کتاب خاطرات هنرمندان در مورد «عصمت صفوی» می نویسد:ر
*
در باره ی «عصمت صفوی» باید بگویم که زنی بود با سواد ، صمیمی ، مهربان و با شخصیت که دوره ی اول هنرستان هنرپیشگی را تمام کرده بود و در سازمان برنامه کار می کرد و پُست نسبتن مهمی داشت.ر
*
از همان روزهای اول که تئاتر کوچک تهران در باغ «سهم الدوله» افتتاح شد ، خانم صفوی که هنرپیشه ای توانا بود به فروش بلیت در گیشه ی تئاتر پرداخت و من و او هر روز سر ساعت چهار بعد از ظهر با هم برخورد می کردیم و او با اصرار فراوان از من می خواست که مطالب و مقالاتی را که برای درج در روزنامه ها می نویسم در اختیارش بگذارم که تایپ کند.ر
*
عصمت صفوی از اولین برنامه ی رادیویی با من همکاری صمیمانه داشت . بعدها که در برنامه ی کارگران ، هفته ای یک بار نمایشنامه اجرا می کردیم ، عصمت صفوی با آن که در سازمان برنامه ، گرفتاری های زیادی داشت اما هر بار به بهانه ای مرخصی می گرفت و به محل فرستنده ی رادیو می آمد.ر
*
تهیه کننده و مسئول برنامه ی کارگران ، عبدالله عاطفی بود که نزدیک ظهر جلوی در سازمان برنامه می ایستاد و عصمت صفوی را سوار می کرد. یک روز که صفوی اوضاع را ناجور دیده بود و می دانست با آن همه کار ، هرگز رئیس، با یکی دوساعت مرخصی او موافقت نخواهد کرد ، خودش را به دندان درد زد. خوشبختانه این حیله ، کارگر افتاد اما در مراجعت به اداره ، آقای رئیس با لحنی محصوص از او پرسید : خُب خانم! دندانسازی خوش گذشت ؟
*
و بعد اضافه کرد که : نمی دانم چرا من صدای شما را از رادیو شنیدم. شاید هم کسانی هستند که صدای شان با شما شباهت دارد. عصمت صفوی این خاطره را شخصن در رادیو ایران تعریف کرد و گفت که برای شرکت در نمایشنامه های رادیویی که به طور زنده و بدون نوار اجرا می شد ، هزاران بهانه و دلیل تراشیده است.ر
*
عصمت صفوی به واقع عاشق تئاتر بود ، در نمایشنامه هایی چون : روباه ها ، خاقان می رقصد ، نادر شاه ، بلبل سرگشته ، آغا محمد خان قاجار و چوب به دست های ورزیل شرکت کرد و از سال 1330 به سینما رفت.ر
*
بازی او چه روی صحنه و چه بر پرده ی سینما، طبیعی ، منطقی و جالب بود. اولین فیلم او غریبه بود و بعد راز درخت سنجد و غریبه و مه و بالاخره فیلم گاو با عزت الله انتظامی.ر
*
دیگر فیلم های او : شکار خانگی ، پریچهر در سال 1330 – عروس کدومه در سال 1338 – وامپیر ، زن خون آشام در سال 1346 - گاو در سال 1348 – راز درخت سنجد در سال 1350 – رضا هفت خط ، رگبار ، پستچی در سال 1351 و غریبه و مه در سال 1354 بود.ر
*
عصمت صفوی در سال 1354 هنگام بازی در سریال سمک عیار ، دچار ناراحتی قلبی شد و کمی بعد درگذشت.ر
*
عصمت صفوی در سال 1354 هنگام بازی در سریال سمک عیار ، دچار ناراحتی قلبی شد و کمی بعد درگذشت.ر
*
**
*
بیست و هشتم دی ماه 1386 خورشیدی
*
*