*
دلکش
*
آوازخوان ِ بازیگر
*
آوازخوان ِ بازیگر
*
*
*
پژوهش ، گردآوری ، ویرایش و نگارش : آنسه
*
با سپاس از همکاری : شهرزاد شفا
*
با سپاس از همکاری : شهرزاد شفا
*
*
*
فیلم های سینمای ایران در دهه ی سی ، زن یا به عنوان دختر ، مادر یا همسری معصوم و عفیف و فداکار و یا در قالب زنی هرزه گرد و فریب کار ظاهر می شد. گاهی نیز در میانه ی این دو قطب در نوسان بود و از روستا به شهر می آمد و در کافه ها و کاباره ها خواننده گی پیشه می کرد و پس از گذشت حوادثی ، دوباره به اصل خود باز می گشت و زنده گی سنتی خود را از سر می گرفت.ر
*
فیلم های سینمای ایران در دهه ی سی ، زن یا به عنوان دختر ، مادر یا همسری معصوم و عفیف و فداکار و یا در قالب زنی هرزه گرد و فریب کار ظاهر می شد. گاهی نیز در میانه ی این دو قطب در نوسان بود و از روستا به شهر می آمد و در کافه ها و کاباره ها خواننده گی پیشه می کرد و پس از گذشت حوادثی ، دوباره به اصل خود باز می گشت و زنده گی سنتی خود را از سر می گرفت.ر
*
از آغاز حاکمیت خاندان پهلوی ، مناسبات سرمایه داری در ایران نضج گرفت و به تبع آن ، ساختارهای اداری و اجتماعی و فرهنگی جدیدی در ایران شکل گرفت. بخشی از برنامه های نوگرایانه ی رضا شاه پهلوی ، به نقش زنان مربوط می شد. در این دوران ، زن پا از محدوده ی خانواده بیرون گذاشت و امکان آموزش به دست آورد و در سازمان های اداری جذب کار شد و یکی از مهم ترین اقدامات نیز برنامه ی کشف حجاب بود که البته در آن زمان برای جامعه ی سنتی ایران قابل تحمل نبود.ر
*
سازنده گان فیلم های ایرانی در دهه ی سی ، با نشان دادن زنان آلامد ، که لباس های بدن نما می پوشیدند و می رقصیدند و آواز می خواندند و اغواگری می کردند ، در واقع جاذبه های تجاری فیلم را شکل می دادند و با قرار دادن این زنان در قطب منفی حوادث ، با سنت گرایان همدلی نشان می دادند.ر
*
به طور کلی زن در دوران دهه ی سی سینمای ایران فردیت نداشت و فیلم سازان در گزینش بازیگران زن ، توجه چندانی به مهارت های بازیگری آنان نشان نمی دادند . زن یا عروسک خانه نشین بود یا عروسک هرزه گرد.ر
*
مباشران سینمای تجاری نیز برای تجسم این تیپ های عروسکی ، بیش تر به دنبال زنانی می رفتند که در عرصه های دیگر مشهور بودند، به ویژه سرمایه گذاری برای خانم های آوازخوان بسیار مقرون به صرفه و معمولن موجب توفیق تجاری فیلم بود.ر
*
*
رادیو در آن زمان مخاطبان زیادی داشت و مردمی که صدای آوازخوانان را دوست می داشتند ، اشتیاق زیادی نیز برای دیدن تصویر آن ها نشان می دادند . به عنوان نمونه ، دلکش که معروف ترین آواز خوان دهه ی سی بود ، محبوب ترین بازیگر زن این دهه نیز محسوب می شود و اغلب فیلم هایی که با حضور او ساخته شد با توفیق چشمگیر تجاری رو به رو گردید.ر
رادیو در آن زمان مخاطبان زیادی داشت و مردمی که صدای آوازخوانان را دوست می داشتند ، اشتیاق زیادی نیز برای دیدن تصویر آن ها نشان می دادند . به عنوان نمونه ، دلکش که معروف ترین آواز خوان دهه ی سی بود ، محبوب ترین بازیگر زن این دهه نیز محسوب می شود و اغلب فیلم هایی که با حضور او ساخته شد با توفیق چشمگیر تجاری رو به رو گردید.ر
*
دکتر «کوشان» که استودیو «پارس فیلم» را بعد از شکست در«میترا فیلم» تاسیس کرد در دو فیلم زندانی امیر و واریته ی بهاری نیز از بازیگران زن فیلم قبلی اش استفاده کرد ، ولی این فیلم ها نیز چون فیلم قبلی با شکست مواجه شد. این شکست های پیاپی او را بر آن داشت که برای فیلم بعدی اش به نام شرمسار ، یک تغییر کلی در کادر فنی ، وسایل و نیز بازیگران بدهد . بازیگران فیلم های قبلی اش ، دیگر در این فیلم جایی نداشتند و او برای نخستین بار از دلکش ، زینت مطلق ، مری پیترز و هایده آخوندزاده در این فیلم بهره گرفت. فیلم برداری فیلم شرمسار ، شش ما به طول انجامید و این فلیم از ششم دی ماه 1330 در سینماهای متروپل ، هما و رکس نمایش داده شد.ر
*
*
دکتر کوشان با انتخاب «دلکش» در این فیلم که در آن زمان خواننده ی محبوبی بود ، یک خط مشی شاخص را برای سالیان سال در فیلم نامه های سینمای ایران به وجود آورد و آن استفاده از آوازخوانان مشهور و محبوب روز بود برای نجات فروش فیلم که این آوازخوانان در فیلم ، به هر بهانه ای زیر آواز می زدند . این چنین بود که فیلمفارسی در سینمای ایران شکل گرفت.ر
*
*
*
دلکش با نام اصلی «عصمت باقر پور» در سال 1304 در «بابل» متولد شد . استعداد او توسط عبدالعلی وزیری کشف شد و فعالیت هنری اش را از سال 1325 در رشته ی خواننده گی و با ترانه ی ریکا جان آغاز کرد. دلکش همسر سابق مهندش شاپور یاسمی –کارگردان- بود.ر
دلکش با نام اصلی «عصمت باقر پور» در سال 1304 در «بابل» متولد شد . استعداد او توسط عبدالعلی وزیری کشف شد و فعالیت هنری اش را از سال 1325 در رشته ی خواننده گی و با ترانه ی ریکا جان آغاز کرد. دلکش همسر سابق مهندش شاپور یاسمی –کارگردان- بود.ر
*
پرویز خطیبی در باره ی دلکش می نویسد : «دلکش در دوران شکوفایی کارش ، با آهنگ های خالدی در قلب ها جای گرفت. دلکش هرگز اشعار سست و بی مایه نمی خواند و خودش ذوق آهنگ سازی داشت. ترانه ی بُردی از یادم حاصل همکاری دلکش و من و مصطفا گرگین زاده است. با آن که در دوران دلکش ، آهنگ های تند ، باب روز نبود ولی او در واقع سنت شکنی کرد و آهنگ های شادش نیز مانند آهنگ های سنگین مورد توجه قرار گرفت».ر
*
*
*
مجله ی عالم هنر در شماره ی نهم به تاریخ بیستم دی ماه 1330 چنین نوشته بود : «دلکش (عصمت باقرپور) خواننده ی جوان و موفق بیست و شش ساله که پنج سال از آغاز فعالیت اش در رادیو می گذشت ، در اوج محبوبیت با شرمسار ، سینما را تجربه کرد و نخستین ستاره در سینمای ایران شد که چهره و حضورش می توانست باعث موفقیت هر فیلمی باشد. هر چند که حرفه ی خواننده گی ، اساس بهره برداری از او در همه ی فیلم هایش بود».ر
مجله ی عالم هنر در شماره ی نهم به تاریخ بیستم دی ماه 1330 چنین نوشته بود : «دلکش (عصمت باقرپور) خواننده ی جوان و موفق بیست و شش ساله که پنج سال از آغاز فعالیت اش در رادیو می گذشت ، در اوج محبوبیت با شرمسار ، سینما را تجربه کرد و نخستین ستاره در سینمای ایران شد که چهره و حضورش می توانست باعث موفقیت هر فیلمی باشد. هر چند که حرفه ی خواننده گی ، اساس بهره برداری از او در همه ی فیلم هایش بود».ر
*
*
*
دلکش بعد از این در فیلم های بسیاری بازی کرد . خواننده ای که آن زمان نام اش سر زبان ها بود و می توانست در کسب و کار سینما ، عنصری پولساز باشد. سینمای ایران همیشه به این نوع محبوبیت ها گرایش داشته و از آن ها سود جسته است. به قول دکتر هوشنگ کاوسی که در آن زمان نوشته بود : صدای دلکش ، ستارالعیوب فیلم های فارسی است.ر
*
دلکش با بازی اش در فیلم های مختلف ، محبوبیت بسیار زیادی در بین تماشاگران فیلم های ایرانی پیدا کرد . داستان نخستین فیلم های دلکش از جمله شرمسار ، بسیار نزدیک به اسطوره ای بود که مردم از این هنرمند ساخته بودند . دلکش در این فیلم ، دختری روستایی بود که فریب می خورد و به شهر می آید و خواننده ی کاباره های تهران می شود. در واقع ، خواننده گی در این فیلم ها ، عارضه ی فریب خورده گی معرفی می شد و به طور ضمنی مورد تقبیح قرار می گرفت. اما با این همه ، نوعی تحرک طبقاتی و کسب شهرت و اعتبار نیز به حساب می آمد.ر
*
از منظر مردم ، دلکش دختری روستایی و سنتی و تهیدست تصور می شد که توسط آهنگ سازان کشف شده بود و پله های ترقی را طی کرده بود. جامعه ی ایران ، ساختارهای سنتی خود را ترک می کرد و جامعه ی مدرن ، مدعی گسست زنجیرهای نژادی ، جنسی ، قومی و طبقاتی بود.ر
*
در چنین شرایطی «دلکش» یکی از چهره های مثالی روزگار نوین بود . او آواز می خواند و به اشکال تراشی سنت گرایان تن نمی داد و امکان آن را می یافت که از پایین ترین لایه های جامعه تا بالاترین موقعیت های اجتماعی صعود کند. اما با این همه دلکش از دیدگاه مردم ، خاکی و مردم دار بود و به موقعیت ممتاز خود مغرور نشده بود . این چنین بود که مردم در باره ی دست و دل بازی های او افسانه سرایی ها می کردند ، افسانه هایی که می توانست چندان منطبق با واقعیت هم نباشد.ر
*
*
*
دلکش در اغلب قریب به اتفاق فیلم های خود ، خواننده ای بود که گرچه با انگاره های اخلاقی جامعه ی سنتی هم نوایی چندانی نداشت ، اما وجه اخلاقی شخصیت خود را حفظ می کرد و با فداکاری و از خود گذشته گی ، خود را با موازین و باورهای سنت گرایان منطبق می کرد.ر
*
دلکش در بازیگری استعدادی نداشت و خود نیز از این مسئله آگاه بود. او در آغاز برای حضور در جلوی دوربین سینما مردد بود ، اما دکتر کوشان تردید های او را برطرف ساخت و دلکش شهامت آن را یافت که بازیگر ی سینما را نیز تجربه کند. مردم هم از دلکش ، توقع بازیگری نداشتند ، در واقع مردم به تماشای فیلم های او می رفتند که کاباره ای مصوّر ببینند و این خواننده ، تازه ترین آهنگ هایش را در اجرایی تصویری برای شان بخواند. دلکش تا حدودی قالبی مردانه داشت و گاهی نیز همچون فیلم ظالم بلا ، لباس مردانه به تن می کرد و با صدای بم آواز می خواند.ر
*
*
*
*
بدین ترتیب ، فیلم های دلکش از بازار پاسخ مثبت گرفت و این خواننده تا سال های آخر دهه ی سی در سینما باقی ماند. اما از آن پس ، خواننده ها و زنان بازیگر دیگری به سینمای ایران را یافتند و شهرت افسانه ای دلکش تا حدودی فروکش کرد و دلکش ناگزیر به ترک کردن سینما شد تا این که در سال 1351 و در سرآغاز روزهای کهنسالی ، بار دیگر با بازی در فیلم قمار زندگی ساخته ی عباس کسایی به سینما بازگشت. اما اسطوره ی دلکش دیگر شکسته شده بود و نسل جدید همدلی چندانی با او نداشت . فیلم در بازار شکست خورد و دلکش برای همیشه ازسینمای ایران کناره گرفت... دلکش در طول فعالیت بازیگری خود در سینما ، یازده فیلم بازی کرد.ر
*
*
*
*
**
دلکش بعد از این در فیلم های بسیاری بازی کرد . خواننده ای که آن زمان نام اش سر زبان ها بود و می توانست در کسب و کار سینما ، عنصری پولساز باشد. سینمای ایران همیشه به این نوع محبوبیت ها گرایش داشته و از آن ها سود جسته است. به قول دکتر هوشنگ کاوسی که در آن زمان نوشته بود : صدای دلکش ، ستارالعیوب فیلم های فارسی است.ر
*
دلکش با بازی اش در فیلم های مختلف ، محبوبیت بسیار زیادی در بین تماشاگران فیلم های ایرانی پیدا کرد . داستان نخستین فیلم های دلکش از جمله شرمسار ، بسیار نزدیک به اسطوره ای بود که مردم از این هنرمند ساخته بودند . دلکش در این فیلم ، دختری روستایی بود که فریب می خورد و به شهر می آید و خواننده ی کاباره های تهران می شود. در واقع ، خواننده گی در این فیلم ها ، عارضه ی فریب خورده گی معرفی می شد و به طور ضمنی مورد تقبیح قرار می گرفت. اما با این همه ، نوعی تحرک طبقاتی و کسب شهرت و اعتبار نیز به حساب می آمد.ر
*
از منظر مردم ، دلکش دختری روستایی و سنتی و تهیدست تصور می شد که توسط آهنگ سازان کشف شده بود و پله های ترقی را طی کرده بود. جامعه ی ایران ، ساختارهای سنتی خود را ترک می کرد و جامعه ی مدرن ، مدعی گسست زنجیرهای نژادی ، جنسی ، قومی و طبقاتی بود.ر
*
در چنین شرایطی «دلکش» یکی از چهره های مثالی روزگار نوین بود . او آواز می خواند و به اشکال تراشی سنت گرایان تن نمی داد و امکان آن را می یافت که از پایین ترین لایه های جامعه تا بالاترین موقعیت های اجتماعی صعود کند. اما با این همه دلکش از دیدگاه مردم ، خاکی و مردم دار بود و به موقعیت ممتاز خود مغرور نشده بود . این چنین بود که مردم در باره ی دست و دل بازی های او افسانه سرایی ها می کردند ، افسانه هایی که می توانست چندان منطبق با واقعیت هم نباشد.ر
*
*
*
دلکش در اغلب قریب به اتفاق فیلم های خود ، خواننده ای بود که گرچه با انگاره های اخلاقی جامعه ی سنتی هم نوایی چندانی نداشت ، اما وجه اخلاقی شخصیت خود را حفظ می کرد و با فداکاری و از خود گذشته گی ، خود را با موازین و باورهای سنت گرایان منطبق می کرد.ر
*
دلکش در بازیگری استعدادی نداشت و خود نیز از این مسئله آگاه بود. او در آغاز برای حضور در جلوی دوربین سینما مردد بود ، اما دکتر کوشان تردید های او را برطرف ساخت و دلکش شهامت آن را یافت که بازیگر ی سینما را نیز تجربه کند. مردم هم از دلکش ، توقع بازیگری نداشتند ، در واقع مردم به تماشای فیلم های او می رفتند که کاباره ای مصوّر ببینند و این خواننده ، تازه ترین آهنگ هایش را در اجرایی تصویری برای شان بخواند. دلکش تا حدودی قالبی مردانه داشت و گاهی نیز همچون فیلم ظالم بلا ، لباس مردانه به تن می کرد و با صدای بم آواز می خواند.ر
*
*
*
*
بدین ترتیب ، فیلم های دلکش از بازار پاسخ مثبت گرفت و این خواننده تا سال های آخر دهه ی سی در سینما باقی ماند. اما از آن پس ، خواننده ها و زنان بازیگر دیگری به سینمای ایران را یافتند و شهرت افسانه ای دلکش تا حدودی فروکش کرد و دلکش ناگزیر به ترک کردن سینما شد تا این که در سال 1351 و در سرآغاز روزهای کهنسالی ، بار دیگر با بازی در فیلم قمار زندگی ساخته ی عباس کسایی به سینما بازگشت. اما اسطوره ی دلکش دیگر شکسته شده بود و نسل جدید همدلی چندانی با او نداشت . فیلم در بازار شکست خورد و دلکش برای همیشه ازسینمای ایران کناره گرفت... دلکش در طول فعالیت بازیگری خود در سینما ، یازده فیلم بازی کرد.ر
*
*
*
دهه ی سی ، سر آغاز حاکمیت رقص و آواز در سینمای ایران تا سال 1357 است. این نوع حرکت ، سطح توقع تماشاچی سینما را تا حد تنها رقص و آواز پایین آورد و تهیه کننده گان نیز به این خواسته ی آن ها جامه ی عمل می پوشاندند.این مطلب سبب گردید که که هنر بازیگری سینما بی رنگ شده و زیر سیطره ی رقص و آواز گم شود ، تا جایی که ما تا سالیان سال اثری از بازی تفکر برانگیز در سینمای ایران مشاهده نمی کنیم. ر
*
*
*
*
آنسه ... بیست و هشتم دی ماه 1386 خورشیدی
*
*
*
*
اگر نظر یا پیشنهادی دارید با این ایمیل آدرس با ما تماس بگیرید:ر
*
**